موضوعات
آخرین مطلب
آمار
کلمات کلیدی
بایگانی
منبرهای دو دقیقه ای
موعظه
به نظر شما خدا اگر خیر بنده ای را بخواد چه چیزی به او عنایت می کنه؟ خونه خوب؟ کار خوب؟ نماز شب خوندن خوب؟ همسر خوب؟ فرزند صالح؟ ماشین خوب؟ و ... کدومش؟ ممکنه هر کدوم شما الآن یه جواب، برای این سوال من داشته باشید اما شاید دوست داشته باشید بدونید که جواب پیامبر اکرم چیه. اگر از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم همین سوال پرسیده بشه آقا به ما چه جوابی خواهند داد؟
پیامبر اکرم در یک حدیث زیبایی که در کتاب کنزالعمال اومده می فرمایند: اذا اراد الله بعبد خیرًا فتح له قفل قلبه»[1] اگر خدا برای بنده ای خیر بخواهد، قفل قلبش را باز خواهد کرد.
رفقا چه جوری می تونیم خیر خدا رو نصیب خودمون بکنیم؟ بذارید این جوری بهتون جواب بدم.
لقمان حکیم وقتی موعظه میکرد؛ مردم توجه نداشتند. بعد پسرش را موعظه کرد. پسرش گفت: پدرجان! این موعظه ها در قلب من هم اثر نمی کند! حضرت لقمان فرمودند: آنقدر می گویم تا دریچه قلب تو باز شود و حکمت در آن مستقر شود.[2]
ما آدما برای اینکه خیر خدا رو نصیب خودمون کنیم یکی از راه های بسیار خوبش اینه که اهل موعظه شنیدن بشیم. همه ما آدما محتاج موعظه ایم به فرموده امیرالمومنین علی علیه السلام در نامه 31 نهج البلاغه خطاب به امام حسن علیه السلام: پسرم دلت رو با موعظه زنده کن.
موعظه ای که میتونه یه آدم رو از قعر جهنم به قله سعادت برسونه حتما خاطره فضیل بن عیاض رو شنیدید که راهزن بود و عیّاش. یه شب برای وصال معشوقه از دیواره خانه او بالا رفت؛ ناگهان موعظه ای قرآنی شنید « الم یان للذین ءامنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله»[3] (آیا براى کسانى که ایمان آوردهاند وقت آن نرسیده که دلهایشان براى یاد خدا و براى آنچه از حق نازل شده فروتن و خاشع شود) همینکه آیه رو شنید آیه بر قلبش نشست. فضیل با شنیدن این آیه گفت: خدایا! اکنون وقت آن است! از هدف شوم خود منصرف شدو بازگشت. فضیل راهزن عیاش تبدیل به زاهد شد و در زمره اصحاب امام صادق علیه السلام قرار گرفت.[4]
همه ما محتاج به موعظه ایم حتی پیغمبر هم محتاجه. پیامبر اکرم از جبرئیل در خواست موعظه می کند. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: لِجَبْرَئِیلَ ع عِظْنِی»[5] بحار الانوار ج 74 ص 21
(گاهی امامان ما به مردم می گفتند«عظنی» مرا موعظه کن. من این را از یکی از علمای قم پرسیدم. آیت الله اشتهاردی خدا رحمتش کند. گفتم که: یعنی چه که امام به مردم می گوید: عظنی! موعظه کن. امام هم به موعظه نیاز دارد؟ من تا این را سؤال کردم، اتفاقاً ایشان گفت: بنده هم در جوانی ام این سؤال را از استادم کردم. که چرا امام به مردم می گوید: موعظه کن. استاد من چنین گفت. گفت: هر عضوی یک عبادتی دارد. اگر آدم دائم حرف بزند، و حرف حق نشنود، گوش از عبادت محروم می شود. همینطور که گفتن حق برای زبان عبادت است، شنیدن حق هم عبادت است برای گوش. و ائمه می خواستند از گوش هم عبادت بکنند. ولذا گفته«عظنی» و در ثانی گاهی وقت ها در شنیدن اثری است که در گفتن ... .
من خودم پای بحث تلویزیون خودم می نشینم. با دقت گوش می دهم. وقتی خودم حرف های خودم را گوش می دهم، به نکاتی می رسم که وقتی حرف می زنم آن نکات از دست من، از ذهن من می پرد. گاهی می گویم: آخ! کاش این را هم گفته بودم. شنیدن اثر دارد. بنابراین کسی نگوید: من نیاز به موعظه ندارم. هیچ اشکال ندارد یک استاد دانشگاه بیاید به بچه ها بگوید: دانشجوها من دوست دارم یک ربع نقاط ضعف مرا بگویید. معلم بیاید بگوید. مربی بیاید بگوید. پدر و مادر بگویند: بچه ها، از من عیبی سراغ دارید بگویید. چه اشکال دارد؟ گاهی بچه ها به چیزهایی می رسند که بزرگان نمی رسند. همه ی ما به موعظه نیاز داریم.)[6]
بخش نظرات مطلب